جدول جو
جدول جو

معنی آرایش گاه - جستجوی لغت در جدول جو

آرایش گاه
(یِ)
آنجا که آرایش کنند، دکان سلمانی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آرایشگاه
تصویر آرایشگاه
جای آرایش کردن خانم ها یا اصلاح سر و صورت آقایان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آسایشگاه
تصویر آسایشگاه
جای آسایش، محل استراحت و خواب، جایی که بیماران نیازمند به مراقبت دائم و طولانی مدت را نگه داری و معالجه کنند، ساناتوریوم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آرامشگاه
تصویر آرامشگاه
آرامگاه، جای آرمیدن، محل آسایش، گور، مزار، مقبره، جای اسکان، محل استقرار
فرهنگ فارسی عمید
(خَ مِ)
جای خرامیدن. محل خرامیدن. آنجا که خرامش واقع می شود. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(یِ)
جائی که در آن آسایند. جای استراحت. آرام. آرامگاه، بیت اللطف، ساناتوریوم. (فرهنگستان)
لغت نامه دهخدا
(یِ گَهْ)
آسایش گاه
لغت نامه دهخدا
تصویری از آرایشگاه
تصویر آرایشگاه
جای آرایش مغازه سلمانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آسایشگاه
تصویر آسایشگاه
محل آسایش و استراحت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آرایشگاه
تصویر آرایشگاه
((یِ))
جای آرایش، مغازه سلمانی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آسایشگاه
تصویر آسایشگاه
محل آسایش و استراحت
فرهنگ فارسی معین
پیرایشگاه، حلاق، سلمانی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
آسایشگه، استراحتگاه
فرهنگ واژه مترادف متضاد